موهامو فشن کرده بودم دخیه گفت چه خبر از روستا منم بدون معطلی گفتم خرا زایدن فامیلاتون زیاد شدن ای سوسکش کردم حال داد جاتون خالی بود که بخندین بهش حالا کم اورده داره فهش میده اونم از نوع اعضای خانواده ای
در جواب «صادق از قم مزخرف(کرج سابق)»: تصور میکنم تحقیر اقلیت های قومی دیگر چنین نخ نما شده که نیازی به حاشا ندارد. شمایی که متلک انداختن را به فرهنگ مردم یک شهر خاص ربط میدهید، شیوع این پدیده را در سایر شهرهای ایران چگونه توجیه میکنید؟ آیا منکر شیوع این فرهنگ از مبدأیی به نام «پایتخت» هستید؟ بنده 25 سال در همان شهر زیسته ام و تاکنون حتی یک مرتبه هم به هیچ دختر یا زنی «متلک» نینداخته ام، اما متأسفانه اکنون نظاره گر متلک پراکنی شما نسبت به فرهنگ مردم شهرم شده ام. من تصور میکنم که این فرهنگ ماحصل نوع نگاهیست که متأسفانه در کلیت فرهنگ مردم منطقه خاورمیانه ریشه دارد، بنده این پدیده را در کشورهای ترکیه و عراق نیز به وضعی به مراتب وخیمتر از تهران و شهرهای بزرگ ایران دیده ام. مشکل در نوع نگاه ما به زن و بدن زن است، خواهش میکنم این مسأله ی بنیادی را با نگاه قومی-نژادی از مسیر اصلی منحرف نسازید.
سلام من یه روز با دوستو تو خیابون در راه مدرسه بودیم بعد یه پسره به دوستم که توپولو موپولوعه و منم زیادی لاغرم گفت اره دیگه هرچی خراکی و غذاست برا این بدبخت تو میخوری گنده میشی یه کم بزار اینم بخوره فوتش کنن میمیره! خدایی دوستم صورتش قرمز شد منم ناراحت شدم خوب انقدر هم لاغر نیستم 36 کیلو ام دیگه به نظر شما خیلی کمه ؟ابروم رفت تویابون!javascript:void(0);javascript:void(0);
سلام یه روز داشتم تو خیابون میرفتم دیدم یه دختره داره میاد دماغش رو هم عمل کرده چسب هم زده روش وقتی رسیدم بهش گفتم ده بار دیگه دماغت وعمل کنی تازی میشی مثل اِبی دیدم برگشت بهم گفت »ولش کن نگم ابو مند تره واقعا دیگه به دخترا نمیشه متلک گفت نامردا ادمو ضایع میکنن
والا من دارم میرم کلاس تقویتی تا متلک خوب یاد بگیرم و تا18 سالگی انشالا لیسانس رو گرفتم ولی من اینجا از متلاکای شما استفاد میکنم برام دعا کنیدjavascript:void(0);javascript:void(0);
یه روز با چند تا از دوستامون بیرون بودیم که یه دخمل از اونهایب که دماغشون را عمل کردن خیلی هم قیافه گرفته بود من هم در اومدم بهش گفتم چسب قدیمی شده منگنش کن بیچاره دختره اب شد رفت تو زمین خنده های دوست هام نمیشه توصیف کرد
چند وقت پیش تو پارک بودیم و یک دختر خرابم اونجا بود دوست من یک گرجه سبز زد به سر این دختره .دختره اومد طرف ما و همش فحش میداد مثل همه دخترای دیگه جنبه نداشت اون میگفت م..... ما هم میگفتیم چطوری میخوای بک... نه اون کم میاورد نه ما ملت جمع شده بودن ما رو تماشا میکردن آخرش دوتا مامور اومدن هم ما رو جمع کردن هم اون دختره رو ولی عجب دختری بود خلاصه حالمون رو مامورا گرفتن بای
من یه بار مشهد بودم دیدم چند تا دختر ز ره دور دران می دون میان به دوستم گفتم حالشونو می گیرمتا از من رد شدن و یه مقداری فاصله گرفتن دونبالشون هی می دوییدم و داد می زدم آهای دزد دزد کیفمو بردن بنده خدا از ترسش سر جاش خشکش زد من از سبقت گرفتم هنوز داد می زدم روز به یاد ماندنی بود
یه بارکه ازدانشکده دراومدیم بادوستم بودم یه دختره اومدکه خیلی چاق بودازکنارمون رد شد... منم بلندگفتم اون تفنگ فیل کش من کو...! دخترره رومیگی شروع کرد فش دادن و.... البته اولین وآخرین متلکی بود که کلا به یه دختر گفتم آخه اصلا خوشم نمیاد.. اما دنبال یه دخترمیگردم که باهاش دوست بشم هم سن خودمم باشه کسی هست...؟
یه دفعه صبح که بیدار شدم برم مدرسه،یه حسی بهم گفت بعد مدرسه با دوستام یه تیریپ خنده راه بندازیم.خلاصه تنها فکری که تونستم بکنم این بود که یه کارت خوشگل(از اینا که دم گل فروشی ها میفروشن،نوشته بود:برای عزیزترینم)برداشتم و پشتش شمارمو با خط زیبا حکیدم!بعدش با چسب نواری همشو نوارچسب زدم که پاره نشه... بعد مدرسه به یکی از دخملای باربی شکل که پا نمیدن گفتم:خانمی شماره بدم پاره میکنی؟اونم از عصبانیت گفت:اره بده.من گفتم:ببخشید پاره میکنی؟اونم گفت:نه،تو بده! وقتی شماره کفن پوشمو بهش دادم،هر چی با این دستای سوسولیش زور زد پاره نشد(اخه 579دور چسب روش بود)!بیچاره تیر میزدی خونش در نمی اومد!اخه بد پیش دوستاش خیط(با همین ط می نویسن؟)شد!کارتو انداخت و گفت مگه خودت خواهر و مادر نداری؟منم گفتم ببخشید مگه خود شما خواهر و مادر نیستی؟اینو که گفتم کم مونده بود با پاره اجر خودشو فاعل منم مفعول قرار بده(فردا امتحان عربی دارم واسه همین از دهنم رپید،ببخشید پرید)!خلاصه اگه اینو خوندی حلالمون کن سارا خانم...
یه روز با دوستام رفته بودم شهربازی یه پسره اوم گفت:خانوم شما ی دوست پسر با طعن اناناس نمیخوای؟ یکم نگاش کردم گفتم:با طعم هلو نداری؟ گفت: اونم داریم گفتم:خوب الان زنگ میزنم به مامان بزرگم ی روز دیگه هم با دوستام رفتم ی پاساژی پسره ی نگاه تعجب الود کرد و گفت:خانووووووووم پاهاتون داره راه میره منم گفتم راست میگی در اولین فرصت درستش میکنم تو هم دهنت داره باز و بسته میشه ها بیچاره هنگولید مرسی از وبلاگت خیلی خلاقی منصور
شهرمایه مجتمع داره که نگو نپرس یه بار بادوستم میرفتم چندتادختر میومدن خیلی هم پایه بودن همین که رسیدیم بهشون گفتم این گله چوپون نمیخواد یکی از دخترا فوش داد دوستم برگشت بهش گفت ببخشید خانم باسگ گله نبودیم دختره گریش گرفته بد
ی روز داشتم باماشین میرفتم که ی دختر چادری دیدم بهش گفتم اگه نمازت دیر شده برسونمت بعد بهم گفت همین بعد بهش گفتم دستاتو بزار زمین.....خلاصه جاتون خالی حالشو گرفتم....
یه بار داشتم با دوستم تو خیابون میرفتیم که یه گله دختر از روبه رو میومدن تا رسیدیم بهشون تا خواستم چیزی بگم یکیشون بهم گفت موهات خراب شده منم دست کردم تو موهام کلیییی جلو دوستم ضایع شدم
ما تو محلمون کلی پسر داریم هرکسم یکی میخواد بعدش یه روز با دوستم رفتیم شارژ بخریم پسره به من دوستم گفت سوسیس میخورین ماهم از هیچی خبر نداشته گفتیم اره خیلی دوست داریم از اون روز به بعد همه به منو دوستم میگن سوسیسjavascript:void(0);javascript:void(0);
تو ماشین نشسته بودم ترافیک بود دوتا دختر با ۲۰۶ اومدن کنارم نگاشون کردم همین ک برگشت نگاه کرد گفتم: یه سوال فنی بپرسم بهمدیگه نگاه کردن گفتن بفرمایین گفتم ماشینتون چند هزاره خندیدن گفتن خیلی فنی بود طفلکا شماره میخاستن
یه خاطره ی جالب با دوستان رفتیم پارک هشت بهشت دیدیم نیمکت رادارن رنگ میزن یه سرکاغذ زده بودن رنگی نشوید ماهم این کاغذ ها را برداشتیم دوتا جیگر نشستند روی نیمکت خلاصه بعدازا ساعت گفتیم خواهر رنگی نشوید خوش بختانه مانتوشون چسبیده بود به نیمکت مانتوشو در اورد خیلی اندامش خوب بود
دوستا من سر به سر دخترا میذارم بدجور متلک هم زیغد میگم مخصوصا وقتی با دوستام باشم اونم به دخترای دانشگامون دانشگاه آزاد ... چند شبی هس با وبلاگ شما آشنا شدم منصورجون تغصح بیدارم فقط دارم تو این دو شب متلکای که بچه ها گفتن رو میخونم
خلاصه تا اینکه شب حواستم برم مغازه منصور جون داشت یه دختر هلو خوشگل میومد خ نزدیک که داشت با تل حرف میزد گفتم بخشید گفت بله گفتم مستقیم از کدوم طرفه گفت سمت راتتو نگا کن حواسم نبود نگا کردم به دیوار تلفن رو قطع کرد کلی خندید ضایع شدم ولی همون شب بهش شماره دادم الانم داره میبینی دارم جریان اون شب رو مینویسم
یه روزی جلوی دانشکده فنی واستاده بودم با دوستام دوتا دختره دماغ عملو از این عملای دویست تومانی داشت از پله های دانشکده بالا میومدن که رسیدن به ما کفتم خوشگل کفت بله گفتم ببخشید دماغو گفت چی شده گفتم نیفته دوستش دوستای من و بقیه ای که اونجا بودن انقد خندیدن دختره زد زیر گریه
یه روز کلاس که تموم شد من و سه تا پسر دیگه تو کلاس بودیم داشتیم جزوه مینوشتیم من جلو نشسته بودم اونا عقب بودن همه که رفتن اونا اومدن جلو دقیقن پشت سر من و هی چرت و پرت میگفتن منم سرم تو کار خودم بود که یهو یکیشون گفت خانم فلانی یه سوال داشتم منم گفتم بله ؟ گفت ببخشد نوک ... چه رنگیه ؟ منم عصبانی شدم گفتم خفه شو آشغال اون یکی گفت قهوه ایه منم گفتم مال مامانت قهوه ایه ؟ حسابی حالشو گرفتم
چند روز پیش اهواز بودم چند دختر در حال خوردن بسنی میوه ای داشتن از عرض خیابون رد میشدن من هم با ماشین... ؛یکیشون یه متلک گفت .. من تاخودآگاه یهش گفتم :((آخ!!خانم یواش !گاز نگیر لیس بزن!!))ببخشید بی ادبی نباشه
مرسی از وب قشنگت ولی اینجا یه عده بقیه رو خر حساب میکنن .برای مثال همین ترسا خانوم بیست ساله که نظرشون یه قسمت از رمان (قرارنبود) بود.نکته جالبش اینجاست که اسم شخصیت اصلی رمان هم ترساست یا ایشون از رمان اومدند بیرون یا کلا تو فضان
سلام ب همه یه بار استاد سرکلاس بهم گفت چیزی داری میخوری؟؟؟ گفتم استاد آدامس میخورم.یه دختری پشت سرم نشسته بود گفت دمپایی ابریه منم رو کردم بهش گفتم ببخشیدشما جدیدأ دمپایی میجوین؟؟؟ همه خندیدن ب نظرتون خوب جواب دادم یا بد؟؟؟
معمولا ما واسه این که دلمون باز شه تو خیابون قدم نمیزنیم با دوستامون میریم تو ی کافه میشینیم اینجوری دیگه خیالمون راحته اگه متلکی هم میشنویم از دو تا آدم بیرز بوده
یه شب تو پارک بودم چنتا دختر خشکلم نشسته بودن 2تا بچه سرشونو کرده بودن زیر صندلی پارک منم گفتم ااا چه بازیه باحالیه منم میام سرمو کردم تو گفتم اسم این بازیه چیه سر تو سولاخ .. دخترا مرده بودن از خنده
اگه پسره ابروهاش رو نخ کرده باشه:میذاشتی یه کم شوورت(شوهرت)ورمیداشت....یا:آراشگاه کجا رفتی عروس گلم؟!
اگه دختره منتظر کسی بود :بی خی بابا.یا خودش میاد یا شورتش! همینا یادمه فعلا.البته به خودم زیاد چیزی نمیگن آخه از بس تو خیابون اخم میکنم یارو حساب کار دستش میاد+چادری ام
با دوستم خیابون بودیم یه پسره بهم گفت جیگرتو بخورم منم بهش گفتم ما جیگرمون رو نمیدیم سگ بخوره .
موهامو فشن کرده بودم دخیه گفت چه خبر از روستا منم بدون معطلی گفتم خرا زایدن فامیلاتون زیاد شدن ای سوسکش کردم حال داد جاتون خالی بود که بخندین بهش حالا کم اورده داره فهش میده اونم از نوع اعضای خانواده ای
در جواب «صادق از قم مزخرف(کرج سابق)»:
تصور میکنم تحقیر اقلیت های قومی دیگر چنین نخ نما شده که نیازی به حاشا ندارد. شمایی که متلک انداختن را به فرهنگ مردم یک شهر خاص ربط میدهید، شیوع این پدیده را در سایر شهرهای ایران چگونه توجیه میکنید؟ آیا منکر شیوع این فرهنگ از مبدأیی به نام «پایتخت» هستید؟ بنده 25 سال در همان شهر زیسته ام و تاکنون حتی یک مرتبه هم به هیچ دختر یا زنی «متلک» نینداخته ام، اما متأسفانه اکنون نظاره گر متلک پراکنی شما نسبت به فرهنگ مردم شهرم شده ام. من تصور میکنم که این فرهنگ ماحصل نوع نگاهیست که متأسفانه در کلیت فرهنگ مردم منطقه خاورمیانه ریشه دارد، بنده این پدیده را در کشورهای ترکیه و عراق نیز به وضعی به مراتب وخیمتر از تهران و شهرهای بزرگ ایران دیده ام. مشکل در نوع نگاه ما به زن و بدن زن است، خواهش میکنم این مسأله ی بنیادی را با نگاه قومی-نژادی از مسیر اصلی منحرف نسازید.
سلام من یه روز با دوستو تو خیابون در راه مدرسه بودیم بعد یه پسره به دوستم که توپولو موپولوعه و منم زیادی لاغرم گفت اره دیگه هرچی خراکی و غذاست برا این بدبخت تو میخوری گنده میشی یه کم بزار اینم بخوره فوتش کنن میمیره! خدایی دوستم صورتش قرمز شد منم ناراحت شدم خوب انقدر هم لاغر نیستم 36 کیلو ام دیگه به نظر شما خیلی کمه ؟ابروم رفت تویابون!javascript:void(0);javascript:void(0);
سلام
یه روز داشتم تو خیابون میرفتم دیدم یه دختره داره میاد دماغش رو هم عمل کرده چسب هم زده روش وقتی رسیدم بهش گفتم ده بار دیگه دماغت وعمل کنی تازی میشی مثل اِبی دیدم برگشت بهم گفت »ولش کن نگم ابو مند تره
واقعا دیگه به دخترا نمیشه متلک گفت نامردا ادمو ضایع میکنن
والا من دارم میرم کلاس تقویتی تا متلک خوب یاد بگیرم و تا18 سالگی انشالا لیسانس رو گرفتم ولی من اینجا از متلاکای شما استفاد میکنم برام دعا کنیدjavascript:void(0);javascript:void(0);
یه روز با چند تا از دوستامون بیرون بودیم که یه دخمل از اونهایب که دماغشون را عمل کردن خیلی هم قیافه گرفته بود من هم در اومدم بهش گفتم چسب قدیمی شده منگنش کن بیچاره دختره اب شد رفت تو زمین خنده های دوست هام نمیشه توصیف کرد
چند وقت پیش تو پارک بودیم و یک دختر خرابم اونجا بود دوست من یک گرجه سبز زد به سر این دختره .دختره اومد طرف ما و همش فحش میداد مثل همه دخترای دیگه جنبه نداشت
اون میگفت م..... ما هم میگفتیم چطوری میخوای بک...
نه اون کم میاورد نه ما ملت جمع شده بودن ما رو تماشا میکردن آخرش دوتا مامور اومدن هم ما رو جمع کردن هم اون دختره رو ولی عجب دختری بود
خلاصه حالمون رو مامورا گرفتن بای
باید تصلیم بشید دختر خانوما چون شما زود کم میارین
حیف 1 دونه ایی 2 تا بودی میبستمت به گاری ... یا یه روز از فرط بیکاری به یه اسکل گفتم ببخشید مستقیم از کدوم وره ؟؟ هنگ کرده بود :)))))))
من یه بار مشهد بودم دیدم چند تا دختر ز ره دور دران می دون میان به دوستم گفتم حالشونو می گیرمتا از من رد شدن و یه مقداری فاصله گرفتن دونبالشون هی می دوییدم و داد می زدم آهای دزد دزد کیفمو بردن
بنده خدا از ترسش سر جاش خشکش زد من از سبقت گرفتم هنوز داد می زدم
روز به یاد ماندنی بود
یه بارکه ازدانشکده دراومدیم بادوستم بودم یه دختره اومدکه خیلی چاق بودازکنارمون رد شد...
منم بلندگفتم اون تفنگ فیل کش من کو...!
دخترره رومیگی شروع کرد فش دادن و....
البته اولین وآخرین متلکی بود که کلا به یه دختر گفتم آخه اصلا خوشم نمیاد..
اما دنبال یه دخترمیگردم که باهاش دوست بشم هم سن خودمم باشه کسی هست...؟
وبلاگت خیلی خوب بود منصور جان.دختر اگه آدم باشه هیچوقت متلک نمیشنوه.اونایی که میشنون حتما خیلی بد میگردن.لطفا حرفمو تایید کن
هه هه هه هه هه هه هه ههههههههههههههههههههههه
خوشم اومد خوب حالشو گرفتی حرفشو تایید نکردی
یه دفعه صبح که بیدار شدم برم مدرسه،یه حسی بهم گفت بعد مدرسه با دوستام یه تیریپ خنده راه بندازیم.خلاصه تنها فکری که تونستم بکنم این بود که یه کارت خوشگل(از اینا که دم گل فروشی ها میفروشن،نوشته بود:برای عزیزترینم)برداشتم و پشتش شمارمو با خط زیبا حکیدم!بعدش با چسب نواری همشو نوارچسب زدم که پاره نشه...
بعد مدرسه به یکی از دخملای باربی شکل که پا نمیدن گفتم:خانمی شماره بدم پاره میکنی؟اونم از عصبانیت گفت:اره بده.من گفتم:ببخشید پاره میکنی؟اونم گفت:نه،تو بده!
وقتی شماره کفن پوشمو بهش دادم،هر چی با این دستای سوسولیش زور زد پاره نشد(اخه 579دور چسب روش بود)!بیچاره تیر میزدی خونش در نمی اومد!اخه بد پیش دوستاش خیط(با همین ط می نویسن؟)شد!کارتو انداخت و گفت مگه خودت خواهر و مادر نداری؟منم گفتم ببخشید مگه خود شما خواهر و مادر نیستی؟اینو که گفتم کم مونده بود با پاره اجر خودشو فاعل منم مفعول قرار بده(فردا امتحان عربی دارم واسه همین از دهنم رپید،ببخشید پرید)!خلاصه اگه اینو خوندی حلالمون کن سارا خانم...
سلام
یه بار به یه دختره تیکه انداختم دختره
گقت گم شو منم گفتم عزیم شو جدیده بده ما هم نگا کنیم
منصور علائم حیاتی از خودت نشون بده...............
یه روز با دوستام رفته بودم شهربازی یه پسره اوم گفت:خانوم شما ی دوست پسر با طعن اناناس نمیخوای؟
یکم نگاش کردم گفتم:با طعم هلو نداری؟
گفت: اونم داریم
گفتم:خوب الان زنگ میزنم به مامان بزرگم
ی روز دیگه هم با دوستام رفتم ی پاساژی پسره ی نگاه تعجب الود کرد و گفت:خانووووووووم پاهاتون داره راه میره منم گفتم راست میگی در اولین فرصت درستش میکنم تو هم دهنت داره باز و بسته میشه ها
بیچاره هنگولید
مرسی از وبلاگت خیلی خلاقی منصور
الان نزدیک 3 ساله ولی متلک ها خیلی بی مزن
شهرمایه مجتمع داره که نگو نپرس یه بار بادوستم میرفتم چندتادختر میومدن خیلی هم پایه بودن همین که رسیدیم بهشون گفتم این گله چوپون نمیخواد یکی از دخترا فوش داد دوستم برگشت بهش گفت ببخشید خانم باسگ گله نبودیم دختره گریش گرفته بد
دختره دماغشو چسب زده بود گفتم خانوم زیر چسب شارج ایرانسله واسه ما هم میفرستی
ی روز داشتم باماشین میرفتم که ی دختر چادری دیدم بهش گفتم اگه نمازت دیر شده برسونمت بعد بهم گفت همین بعد بهش گفتم دستاتو بزار زمین.....خلاصه جاتون خالی حالشو گرفتم....
یه باربادخترداییم رفتیم بیرون.یه پسره بهم گفت شماره بدم.منم گفتم ماباادرس راحت تریم.پسره روده برشدازخنده
پشت کوه چه خبر؟
یه بار داشتم با دوستم تو خیابون میرفتیم که یه گله دختر از روبه رو میومدن تا رسیدیم بهشون تا خواستم چیزی بگم یکیشون بهم گفت موهات خراب شده منم دست کردم تو موهام کلیییی جلو دوستم ضایع شدم
داداش گلا هوای هم جنس خودتونو داشته باشین.دختر صفت نباشید.
ما تو محلمون کلی پسر داریم هرکسم یکی میخواد بعدش یه روز با دوستم رفتیم شارژ بخریم پسره به من دوستم گفت سوسیس میخورین ماهم از هیچی خبر نداشته گفتیم اره خیلی دوست داریم از اون روز به بعد همه به منو دوستم میگن سوسیسjavascript:void(0);javascript:void(0);
تو ماشین نشسته بودم ترافیک بود دوتا دختر با ۲۰۶ اومدن کنارم نگاشون کردم همین ک برگشت نگاه کرد گفتم: یه سوال فنی بپرسم بهمدیگه نگاه کردن گفتن بفرمایین گفتم ماشینتون چند هزاره خندیدن گفتن خیلی فنی بود طفلکا شماره میخاستن
یه خاطره ی جالب
با دوستان رفتیم پارک هشت بهشت دیدیم نیمکت رادارن رنگ میزن یه سرکاغذ زده بودن رنگی نشوید ماهم این کاغذ ها را برداشتیم دوتا جیگر نشستند روی نیمکت خلاصه بعدازا ساعت گفتیم خواهر رنگی نشوید خوش بختانه مانتوشون چسبیده بود به نیمکت مانتوشو در اورد خیلی اندامش خوب بود
سلام برهمگی.
ی روز داشتم با دوستم و مامانم تو خیابون راه مبرفتیم.
سه تا انگل از روبرو میومدن ک گفتن:شما سه تا دوقلویین؟
خداییش انگل جماعت به زن سی و چندساله هم رحم نمیکنه.
تو پارک ملت با دوستم داشتیم قدم میزدیم و پفک میخوردیم.
دو تا پسر از روبه رومون میومدن بنظر خیلی باشخصیت میومدن یدفعه
یکیشون دستاشو به حالت دعا برد بالا و بلند گفت:خدایا........کاش ما
هم......پول.....داشتیم......مثل اینا پفک میخوردیم.
قابل توجه رها۱۴کرمان:واقعا این چی بود ک شما گفتی؟متلک بود؟اونی
ک شما نوشتی مال قسمت مشکلات عشق و عاشقی بود یکم تو وب
بگرد پیداش میکنی.
کلا بچه های سرویسمون تیکه اندازن.
از زن گرفته تا دختر و پسر و پیر و جوون.
به هیشکی هم رحم نمیکنن.
سرویسمون ونه.
نزدیک ی هنرستان دخترانه بودیم ک یکی از بچه بلند گفت:هی شلوارت خیسه
دختره هم فوری برگشت به پشت مانتوش نگاه کنه ببینه خیسه یا نه...
خداییش چ آدمای ساده ای پیدا میشن.
لطفا خودتونو قلقلک بدین تا خندتون بگیره
من از همگی بچه های گل که اینجا متل نوشتن ممنونم.خیلی خندیدیم.در ضمن به ستاره بگین دوسش دارم
دوستا من سر به سر دخترا میذارم بدجور متلک هم زیغد میگم مخصوصا وقتی با دوستام باشم اونم به دخترای دانشگامون دانشگاه آزاد ... چند شبی هس با وبلاگ شما آشنا شدم منصورجون تغصح بیدارم فقط دارم تو این دو شب متلکای که بچه ها گفتن رو میخونم
خلاصه تا اینکه شب حواستم برم مغازه منصور جون داشت یه دختر هلو خوشگل میومد خ نزدیک که داشت با تل حرف میزد گفتم بخشید گفت بله گفتم مستقیم از کدوم طرفه گفت سمت راتتو نگا کن حواسم نبود نگا کردم به دیوار تلفن رو قطع کرد کلی خندید ضایع شدم ولی همون شب بهش شماره دادم الانم داره میبینی دارم جریان اون شب رو مینویسم
یه روزی جلوی دانشکده فنی واستاده بودم با دوستام دوتا دختره دماغ عملو از این عملای دویست تومانی داشت از پله های دانشکده بالا میومدن که رسیدن به ما کفتم خوشگل کفت بله گفتم ببخشید دماغو گفت چی شده گفتم نیفته دوستش دوستای من و بقیه ای که اونجا بودن انقد خندیدن دختره زد زیر گریه
من شخصیتم جوریه که زیاد اهل متلک گفتن نیستم.اگه هم ازدختری خوشم بیا مث بچه ادم بهش پیشنهاد میدم!!!javascript:void(0);!!!
چندمتلک خوب ازنظرمن1.خانم پامیدی پایگاه بسازیم2.دوست پسری به طعم اناناس نمیخای خانم3.اونایی که لباس زردمیپوشن/خانم شماتبلیق ایرانسلی3.ببخشیدمستقیم ازکدوم ور4.دماقش تازه خریدچسبش نکند4.ههه دماق اش ختنه کرد
متلک به دختری که خودشو خیلی میگیره:
وقتی از دماغ فیل افتادی جاییت نشکست؟
آسمون سوراخ شد افتادی جاییت نشکست؟
ببخشید مستفیم از کدوم وره
یه روزداشتم توخیابونقدم میزدم که چندتادخترچادری داشتندردمیشدند،مائم گفتیم نامردیه همش به مانتوئی هامتلک بندازیم بلعخره چادری هاهم دل دارن ،وقتی اومدن ردبشن گفتم که ردبشن گفتم خانوم میگن چادریاکچلن ،رفتم جلوترخودشون ترکیدن ازخنده;-)
یه روز کلاس که تموم شد من و سه تا پسر دیگه تو کلاس بودیم داشتیم جزوه مینوشتیم من جلو نشسته بودم اونا عقب بودن همه که رفتن اونا اومدن جلو دقیقن پشت سر من و هی چرت و پرت میگفتن منم سرم تو کار خودم بود که یهو یکیشون گفت خانم فلانی یه سوال داشتم
منم گفتم بله ؟ گفت ببخشد نوک ... چه رنگیه ؟
منم عصبانی شدم گفتم خفه شو آشغال
اون یکی گفت قهوه ایه
منم گفتم مال مامانت قهوه ایه ؟ حسابی حالشو گرفتم
چند روز پیش اهواز بودم چند دختر در حال خوردن بسنی میوه ای داشتن از عرض خیابون رد میشدن من هم با ماشین... ؛یکیشون یه متلک گفت .. من تاخودآگاه یهش گفتم :((آخ!!خانم یواش !گاز نگیر لیس بزن!!))ببخشید بی ادبی نباشه
مرسی از وب قشنگت ولی اینجا یه عده بقیه رو خر حساب میکنن .برای مثال همین ترسا خانوم بیست ساله که نظرشون یه قسمت از رمان (قرارنبود) بود.نکته جالبش اینجاست که اسم شخصیت اصلی رمان هم ترساست یا ایشون از رمان اومدند بیرون یا کلا تو فضان
من که خودم زیاداهل متلک نیستم ولی یه بارتوخیابون چهارتادخترباهم حرف مزدن که یکی اومدبهشون گفت اگه هرچهارتاتونوبگیرم باهم دعوانمیکنید
سلام ب همه
یه بار استاد سرکلاس بهم گفت چیزی داری میخوری؟؟؟
گفتم استاد آدامس میخورم.یه دختری پشت سرم نشسته بود گفت دمپایی ابریه
منم رو کردم بهش گفتم ببخشیدشما جدیدأ دمپایی میجوین؟؟؟
همه خندیدن
ب نظرتون خوب جواب دادم یا بد؟؟؟
معمولا ما واسه این که دلمون باز شه تو خیابون قدم نمیزنیم با دوستامون میریم تو ی کافه میشینیم اینجوری دیگه خیالمون راحته اگه متلکی هم میشنویم از دو تا آدم بیرز بوده
یه شب تو پارک بودم چنتا دختر خشکلم نشسته بودن 2تا بچه سرشونو کرده بودن زیر صندلی پارک منم گفتم ااا چه بازیه باحالیه منم میام سرمو کردم تو گفتم اسم این بازیه چیه سر تو سولاخ .. دخترا مرده بودن از خنده
اگه پسره ابروهاش رو نخ کرده باشه:میذاشتی یه کم شوورت(شوهرت)ورمیداشت....یا:آراشگاه کجا رفتی عروس گلم؟!
اگه دختره منتظر کسی بود :بی خی بابا.یا خودش میاد یا شورتش!
همینا یادمه فعلا.البته به خودم زیاد چیزی نمیگن آخه از بس تو خیابون اخم میکنم یارو حساب کار دستش میاد+چادری ام
یکی به من گفت
اگه دلت بستنی خواست یه چیز خواستی خواست خیلی
باحال گفت منو دوستام خندمون گرفت خیلی باحال بود