به هر حال در طول زندگی شیطون بارها آدمو گول میزنه و رفتارهای اشتباه زیادی ازمون سر میزنه!!
به نظرتون بزرگترین گناهی که انجام دادید چیه؟
پینوشت ۱: اینجا کسی شما رو نمیشناسه! پس از گفتن حقیقت نترسید و هرچی تو دلتونه همونو بگید....
پینوشت ۲: دقت کنید بزرگترین گناه از نظر خودتون رو بگید! نه از نظر دین و...
من قصد اینکه واقعا بخوام اینکار را بکنم نداشتم بخدا واز روی عصبانیت طوری سریع بافشار کشیدم اینطوری شد بازم متاسفم.
یه روز دل دوستم و شکستم ظالمانه! با دوست پسرش دوست شدم تقصیر من نبود همش اون هی کرم می ریخت بدش گندش در اومد بهترین دوستم بود عذاب وجدان منو داره می کشه الانم با هام دوسته با هم راحتیم ولی هزار بار ازش خواستم منو ببخشه ولی نمی بخشه! گناه کلا زیاد می کنم! 3 ماه هم شیشه کشیدم یعنی اعتیاد داشتم خیلی پشیمونم ولی گذشته دیگه! منصور خیلی بده آدم تجربه های تلخ داشته باشه جوری که حتی وجود به یاد آوریشم نداشته باشه! یه گناهی هم هی تکرار می کنم.......
بابای خیلی ماهی دارم ولی یه روز تو خیابون بهش گفتم دیوونه! بهش که فکر میکنم دلم میخواد خودمو بکشم!
من با هرکی دوست میشم تقریبا باهاشون رابطه برقرار میکنم و لب میگیرم و عشق و حال میکنم چون قیافه ام معصومانست فکر میکنن دختر پاکیم و زود باهام قصد ازدواج پیدا میکنن ولی من بعد از چند مدت ازشون سرد میشم و میرم سراغ یکی دیگه و بازم این چرخه تکرار میشه البته اینکارا رو تو سینما انجام میدیم بیچاره بلیط فروشه هر دفعه منو با یکی میبینه فکر کنم فکر میکنه من خیلی ...ام!!! نه که دختر بدی باشما باهرکی هستم فکر میکنم عاشقشم ولی بعد از یه مدت احساس میکنم دوسشون ندارم! تا حالا چند بار چوبشو خوردم! عذاب وجدانم هم وقتیه که به همشون میگم قبلا با کسی نبودم و تو اولین و آخرین عشق منی!
تازگیا با یه نفر آشنا شدم که خیلی دوسش دارم با اونم رفتم سینما ولی جدا این دفعه باهاش قصد ازدواج دارم پسر متعصب و با غیرتیه چندبار ازم پرسیده قبلا با کسی بودی منم قسم و آیه میخورم که تو اولین پسری هستی که باهاش بودم بعدش هم بهم میگه اگه بفهمم قبلا با کسی بودی ترکت میکنم و برای همیشه میرمjjavascript:void(0);
خدایا بخاطر گذشته هام منو ببخش قول میدم این آخرین پسری باشه که باهاش میرم سینما
من همیشه از حساب بانکیه بی افم از اینترنت شارژ میخرم اونم نمیدونه
کلیم دلش میسوزه میگه تو همه ژولاتو شارژ میخری با من میحرفی
یه بارم...یعنی ۲ بار یه بار ماشین بابام یه بارم ماشین بی افم و بیش فروش کردم الکی گفتم دزدیدنش....
اگه بخاین راهشو بهتون میگم/اصلا م ترس ندارها
بگو راهشو
مواد لازم:۱.یکم جرات۲.اعتماد به نفس۳.اشک تمساح
بعد با بغض از ماشینو خاطراتت خدافظی میکنی(مسلن)
کاره خاصی نداره اول میری سراغ یکی از این دلالای ماشین (ترجیحا دختر باشی بهتره چون یارو حال میکنه سرت کلاه بذاره ارزون بخره) بعد ماشینو سوییچو میدی قرار فردا محضرو میذاری نصف بول یا ۲-۳ تومنشو بیش میگیری (بستگی به نیازت داره)
تازه اصل ماجرا شروع میشه میری یه جا خلوت با گریه و زاری زنگ میزنی بابات یا بی افت میگی ماشینو بردن یادتون باشه اصلا کم نیارینا تااااا میتونین گریه کنیدو تو سرو کله خودتون بزنید که همه بیان آرومتون کنن.
اگه ماشین بی افت باشه خیلی خوبه چون از ترس مامان باباش جرات نمیکنه بگه ماشین دست تو بوده اگرم خواست بگه میزنی ننه من غریبم که اگه بابام بفهمه ال میشه و بل میشه...
حالا اگه رفتی کلانتری اصلا هوت نشینا
یارو که بیدا کردن میاد تورو میشناسه همه چیو میگه ولی هیچ احمقی حرف یه دلال ماشینو به حرف یه دختر معصوم که انقد گریه کرده ترجیح نمیده.
در ضمن اگه برسیدن این یارو میشناسی بگید به نظرم آشناست همینو بس.
راستی اصلا هم دلتون نسوزه یادتون بیاد چه جوری میخواست ماشینو بز خری کنه مرتیکه زرنگ....
for further information ,pls don't hesitate to ask me.
من گناه وحشتناکی مرتکب شدم!!!
با یه پسری رابطه داشتم
میومد خونمون و من میرفتم خونشون
خوب این چیزا که عادیه و گناهش نصیب خودمه ولی...!!!
یه روز جلوی مامان بابام لو رفتم یعنی یکی دیده بود لوم داده بود البته اون موقع فقط ۱۷-۱۶سالم بود!
ولی یارو تشخیص نداده بود اون منم یا خواهر دو قلوم!!!
منم دست روی قرآن گذاشتم گفتم خواهرم بوده!!!
خواهرم میدونست من بودم ولی هیچی نگفت!!
بابام از خونه بیرونش کرده بود و هنوز با گذشت ۴ سال ازش دل چرکینه!!!
با یکی از فامیلامون رابطه داشتم اما هنوز دخترم.این بده؟
با استادم رابطه داشتم! اصلا به دین و اینجور چیزا اعتقاد ندارم ولی فکر میکنم گناه کردم چون همسرش استاده یه درسه دیگمه! از بدبختیه من زن و شوهر هردوشون تو یه دانشگاه استادن!
فکر میکنین کار خیلی بدی کردم؟!!
بزرگترین گناه من اینه با دوست پسرم رابطه داشتم والان حامله هستم به
نظرت چیکار کنم به مامان و بابام هیچ چیزی نگفتم!
سلام من با دوست پسرم رابطه داشتم والان حامله شدم به نظرت چکار کنم
والدینم نمی دونند.
زودتر برو کورتاژ. سقطش کن
نمی شه دوست پسرم میگه بچه را می خوام اگر بندازیش به پدر و مادرت
میگم حامله ای!
دوست پسرت غلط کرده. چند سالشه؟
۲۰سالشه
الان بچه داره تو شیکمت بزرگ میشه همینجور؟
اره
تا حالا با دوتا زن روسپی رابطه داشتم به همسر آیندم خیات کردم. قبلا خود ارضایی هم کردم و دروغ تا دلت بخواد
خدایا توبه
بزرگترین گناهم دوست داشتنه.کاش درد دوس داشتن و تجربه نمیکردم
بزگ ترین گناه ادما کوچیک شمردنشونه منم گناهمو کوچیک شمردم خیلی همه گناه دارم ولی بچه ها خدا خیلی بزرگه خیــــــــــــلی همه میتونن برگردن حتی بدترینمون پس بیاید برگردیم به طرفش هر کاری که کردیم بازم میتونیم حد اقل یکم خوب تر بشیم نمیگم امام جمعه شیم نه یکم بهتر بشیم! بای همه گی موفق وبی گناه بشیم صلوات!
علی کاملا درست درست میگه نظرمنم همینه!
بزرگترین گناه من؟؟؟بیشترعذاب وجدانه گناه نیست .
دوستم یه پسرودوست داشت ولی پسره دوستش نداشت
نشونش دادبه من
ازقضاپسره حالامنودوست داره
منم بااینکه میدونستم ولی هیچوقت به دوستم نگفتم
اونم خودش یه بوهایی برده وخیلی به من حسادت میکنه
خودمم نمیدونم گناه کردم یانه ولــــــی...
عذاب وجدان دارم چون خوددوستم سبب آشنایی ماشد.
دوست داشتن که گناه نیست!!!!!
اگه خیانت باشه؟؟؟؟؟
حقیقت اینه که من امروز جلوی دوست پسرم لخت شئم و اجازه دادم...
در هر صورت الان خیلی شرمندم در حالی که الان دیگه فایده نداره دوستای خوبم شمارو قسم به هر کسی که می پرستید با این کارتون شخصیت خودتون رو زیر سوال نبرید
سلام من اینجا نظر نداده بودم که حالا میخوام بدم .
من بزرگترین گناهو دروغ میدونم که الحقو ولانصاف خالی زیاد بستم یه بارم با یه بنده خدایی دعوام شد بدجور ازم توقع نداشت دلش شکست دیگه بهش دسترسی ندارم دلجویی کنم . افسوس
هر وقت خواستی ارزش خودتو پیش خدا بدونی ببین هنگام گناه خدا چقدر برات ارزشمنده
بزرگترین گناه من اینه که از عشق یه نفر به خودم سوءاستفاده کردم خیلی بارها و بارها ازش عذرخواهی کردم ولی یه جورایی رفتار من زندگیشو تغییر داد.
حالا هفته پیش ازداواج کرد امیدوارم که بخاطر لج بازی ازدواج نکرده باشه.
نمیدونم اینو باید تو قسمت خاطره های بد بذارم یا تو قسمت گناهان. واسه من که فکر میکنم بزرگترین گناه و بدترین خاطره ی زندگیم بود...
4سال پیش آخرای بهار بود،تو محل کارم نشسته بودم که مامانم زنگ زد متوجه شدم با بابام بحث و زد و خورد کردن و مامانم قهر کرده و رفته خونه مادربزرگم،خیلی بهم ریختم مغازمو بستم و رفتم خونه مادربزرگم اونجام اعصاب همه داغون بود هرکی یه چیزی میگفت منم قاطی کردم با همون اعصاب داغون اومدم خونه، رفتم روبروی بابام وایستادمو گفتم چرا مامانو زدی چرا؟ گفت برو الان حوصله ندارم. گفت دعواه دیگه نفهمیدم چی شد! ولی من احمق با پررویی بهش گفتم اگه یه باره دیگه فقط یه باره دیگه دست رو مامان بلند کنی منم حرمتا رو میشکنم و تلافی میکنم... تاحالا نشده بود اینطوری با بابام صحبت کنم،اونم از این جور صحبت کردن من تعجب کرده بود وایستاد نگاهم کرد،یه جور نگاهم کرد که تا آخره عمرم یادم نمیره.....
بعدشم گذاشتمو از خونه رفتم.. بابام منو خیلی دوست داشت،به من خیلی وابسته بود تو این دوسه روزی که نرفتم خونه چندبار از شماره های مختلف زنگ میزد تا صدامو بشنوه ولی منه احمق بازم نفهمیدم و آدم نشدم... بعد از سه روز تصمیم گرفتم برم خونه، رفتم هرچی در زدم کسی درو باز نکرد نگران شدم از بالای در رفتم تو خونه،واییییییییییییییی بابام وسط خونه افتاده بود صورتش کبود شده بود،تکون نمیخورد، هر چی صداش زدم جوابمو نمیداد،هرچی گفتم غلط کردم،بابا گوه خوردم،تورو خدا پاشو،پاشو فحشم بده بزن تو گوشم.... اما پا نشد، حتی نگاهمم نکرد.......
بابا بخشید.......
بابا ومامانم رو اذیت کردم!
به نظر خودم از همه گناهام بدتره!
من یه نیمم چه سکس داشتم به خاطر کرایه ماشینو گوشواره مجانی کلا به نه نفرر لب دادم
با داداشم یه گربه رو آتیش زدیم بعد ترتر خندیدیم
میخوام برای اولین بار این اعتراف و بکنم که دوسال پیش باسرکار گزاشتن یکی باعث شدم که اون خودکشی کنه .ولی خوشحالم که نه مرد.
بزرگترین گناه من این بود که با پسری که عاشقشم لب دادم و از روی لباس دست به بدنم زد خ گریه کردم و واقعا توبه کردم اون منو ول کرد هنوزم عاشقشم
نمیدونم از کجا شروع کنم هنوزم که یادش میفتم تنم میلرزه 2 سالو 6 ماه پیش بود که من داشتم تو خونه تلویزیون نگاه میکردم و ساعت دقیقا هشتوپنجاه دقیقه بود من انقدر رفته بودم تو بحر فیلم که یهو دیدم ساعت از 9 گذشته و من هنوز آشغالارو دم در نزاشتم البته به مهض اینکه موضوع رو فهمیدم دویدم و آشغالارو بردم اما دیگه چه فاییده کار از کار گذشته بود و عمو آشغالی آشغالای محله رو برده بود (لطفا بین خودمون بمونه)
وای اکبر چه گناه کبیره ای
من یه روز رفیقمو که خیلی هم خوشگل بود بردم خونه با دوتای دیگه زورگیری کردیم و بهش تجاوز کردیم...بیچاره الان زن داره هر وقت منو میبینه خجالت میکشه....اما معتقدم چون از این کارم پشیمونم خدا منو بخشیده
من بزرگترین گناهم بعضی از فکرامه !!من از یه پسری در حد مرگ خوشم میاد!بعضی وقتا میرم تو فکر تصور میکنم که ما با همیم!!ولی اون در واقعیت حتی منو نمیشناسه!!یعنی خونشون اون سر دنیاست!به هر حال این فکرا بزرگترین گناهمن!البته بعضی وقتا دروغ هم میگم!اینم یه گناه کبیره است!
برای فاطمه/۲۱/تهران اینی که تو گفتی که از قصد نبوده!خودتو ناراحت نکن!!
منصور دعا کن خدا ببخشتم!!
سلام خاک بر سر من دوستان لطفا برام دعا کنین
گناهان من
استمنا حتی زمانی که پریودم
شاید هر ۲ تا ۳ روز و هر روز شاید ده بار
سکس با برادر زادم
سکس با دوس پسرم
سکس با تلفن چندین مورد اما الان فقط استمنا و گاهی وقتا با دوس پسرم هستم
بی احترامی هم گاهی وقتا میکنم
دل یکی رو بردم و بدجور شکستم
با خیلی ها رفیق شدم که ندیده دیوونه وار دوسم داشتن
بازم بگم؟
بچه ها زود ازدواج کنید تا به گناه نیفتید
لطفا نظر بدین
البته من ادم بی دین وایمانی نیستم یعنی نبودم
الانم نماز میخونم اما جلو خودمو نمیتونم بگیرم
خب پس راه حل اینه که زود ازدواج کنیم؟ باشه رفتیم که ازدواج کنیم
سلام
منصور نظر دیگه ای داری؟
بگو بدونم
نه باو من اصن نظر دادن بلد نیستم. قرار شد همه بریم ازدواج کنیم دیگه. با همین راه حل موافق ترم
به نظرم گناهم اینه که دست رو قران گذاشتم تا بعده 2 سال با عشقم حرف نزنم.چون بابام گفته بود هم منو میکشه هم اونو.....اما بعده 4 ماه باز منو عشقم به هم رسیدیم...والانم 3 ساله که با همیم....
خدا میبردت جهنم
آخه چرا؟؟؟؟
راستی اینم بگم موقعی که قسم خوردم پریود بودم....
فکر کنم کلا قسمم باطل بوده
نظرت چیه منصور؟؟؟
باور کن خیلی دوسش دارم اونم منو...عشقمون هم پاکه پاکه
اگه پریود بودی که پس میری بهشت
مسخره میکنی؟؟؟جدی ازت پرسیدم....
من جدیشو نمیدونم
باشه....خوشحال شدم از آشناییت.....
راستی وبلاگت فقط همینه؟اگه یکی دیگه هم داری بهم آدرسشو بگو...
فقط همینه
نمی تونم بگم.می خواستم برگردم ولی پیش خودم گفتم مثل اینکه قیامته واقعا ولی باز نمی تونم بگم
همه گناه زیاد انجام میدن!مث من!خدا چقد ببخشه؟
دم خدا گرم!
بزرگترین گناهم اینه که کسی رو که می پرستیدم (الان زن داره)رو هنوز دوستش دارم و در عوض تا تونستم دل اونایی رو که عاشقم بودن رو شکستم که دل خودم خنک شه
به شوهرم خیانت کردمو با دوس پسرم گشتم
بزرگترین گناه من تو زندگی خیانته
سپیده 22 اصفهان
من فکرکنم بزگترین گناه : دل شکستن آدمها یا خیانت باشه بد دردیه
man az pesar amam kheili khosham miumad unam az man khoshesh miumad ba ham dus shodim 2 hafte behamesh zadam nemitunestam alanam baz mikhad bam dust she vali omran age bash dus sham khariat mahz bud khoda bebakhsham
javascript:void(0);javascript:void(0);javascript:void(0);javascript:void(0); گفتنش سخته
بخوای سر بهترین وجودت /عشق زندگیت داد بزنی که اونم 4کلمه مقدس از همین جا میگم مامی جون منو ببخش و حاضرم دستتو ببوسمjavascript:void(0);
بدجور دچار بی بند و باری جنسی هستم و با خیلیا خوابیدم و حتی با همجنسام. و با دوست پدرمم وارد رایطه شدم.و یک بار هم با یک آدمه متاهل!!! یه بار هم دچار عفونت واژنیک شدم و خانوادم فهمیدن و من به دروغ گفتم بهم تجاوز شده و اونا از زور غصه برای من داغون شدن.
وضعم خیلی خرابه. نمیدونم اگه بمیرم و رازهام فاش بشن اصلا دیگه کسی حاضر میشه منو به خاک بسپاره؟
بزرگترین اشتباه توزندگیم این بود توسن راهنمایی پسرخالم که پیش دانشگاهی بود اونجاشوخوردم اونم منوخورد الان که باهم رف وامد میکنیم ازش خجالت میکشم ولی چه میشه کرد؟
سلام من از گناهام نمیگم گناهای منو فقط خدامیدونه چه کوچیک چه بزرگ میدونید بزرگترین گناه همین اعتراف به گناه -خدامیبینه میدونه آبرو نمیبره حالا خودمون ببریم .حتی اگه همو نمیبینیمو نمیشناسیم .پیش خدا باس اعتراف کرد