با مزه ترین و جالب ترین متلکی که انداختید یا شنیدید چی بوده ؟

منصور قیامت پنج‌شنبه 15 مرداد 1388 ساعت 21:31

با مزه ترین و جالب ترین متلکی که بهتون انداختن چی بوده ؟

با مزه ترین و جالب ترین متلکی که شما به ملت انداختین چی بوده ؟

مژده*18*اصفهان جمعه 16 مرداد 1388 ساعت 01:43

من هنوز خنده دار تر از این متلک نشنیدم !
که یه پسره تو خیابون کنارم میومد گفت شمارم و حفظ کن زنگ بزن با هم بریم حموم!

خوشم میاد پسرای امروزی دیگه صبر و حوصله ی قدیم رو ندارن. میخوان سریع برن سر اصل مطلب :)))))))))))))))

شقایق .... 23 .....سوئد جمعه 16 مرداد 1388 ساعت 07:27

یکی از متلکهای که برام جالب بود چند سال پیش تویی تر کیه بودم

تو خیا بون با ابجیم راه میرفیتم تو خیا بون دو تا پسر پشت سرمون بودن فکر کردن ما ترک هستیم یکی به اون یکی گفت عجب ..

دو تا تیکه خوشکل . بدون اینکه بدونن ما هم وطن هستیم

یهو ابجیم رو به پشت سرش رو کرد گفتش جو جه تیکه میندازی به هم وطنت

پسرها از خجالت سرخ شدن امان از این ایرانیها

ولی خدایش خیلی خندیدیم

فاطمه/۱۹ سال/تهران جمعه 16 مرداد 1388 ساعت 16:47

اگه کمی بی ادبی بود معذرت میخوام. خب پسرا یه کم بی ادبن

*********************************
ای با صفا تو را میزنم صدا

ببخشید ! جام زرین شما توی وسایل من پیدا شده !
میشه من اسیرتون بشم !!؟؟

هرکی از زیر ما بلند شده راضی بوده!

خودتو نگیر گن گرون میشه!

جووووون. نکن اینجوری.دلم میشه یه جوری!!

من امیرم برات میمیرم !!!!

=)))))

خانم مامانم دنبال کلفت میگرده. زن من میشی؟؟

***********************************

منم که به کسی متلک نمیندازم

فرزانه**19**ارومیه شنبه 17 مرداد 1388 ساعت 00:05

س
ل
ا
م

با یکی از دوستام تو یه مجتمع بودیم داشتیم از پله ها بالا میرفتیم

یهو یه پسره اومد به دوستم گفت سلاااااااااااااااااااااااااام!!

دوستم تعجب کرد اخه یارو رو نمیشناخت..
میخواستیم بریم که گفت واسا واسا.. منو نشناختی؟؟
گفت نه نشناختم..
گفت جدآ منو نشناختی؟؟
گفت نه والا نشناختم..
یارو یه حالت مظلومانه به خودش گرفتو گفت اخهههههههه چرا نامردددددددددددد؟؟
فک کن تا اون لحظه نمیدونستیم سر کاریم.. بس که جدی صحبت میکرد
دوستم برگشت گفت شماااااااااا؟؟

گفت خوب منم دیگه.. جک... تو فیلم تایتانیک..!!!

ما رو میگیییییی؟؟ نمیدونستیم بخندیم یا ناراحت شیم
ولی خیلی با مزه بود..
***************

حالا یه روزم باز داشتیم تو یه خیابون خلوت راه میرفتیم با همون دوستم..
یهووووو دو تا پسره با ماشین اومدن
یکیشون سرشو از شیشه ی ماشین اورد بیرون گفت خانم یه ادرس بپرسم؟؟
قیافشون شبیه ادم حسابیا بود!! فک کردیم مسافرن
گفتیم بپرس..
یارو برگشت گفت خیابون ( شهید فدایت شوم!!) کدوم سمته؟؟

دوستمم شاکی شد برگشت بهش گفت مستقیم خیابون قبرستونه..
میخوره به قطعه ی.. یه شماره گفت یادم نیس

باحال نبود؟؟

نه :*

شوخی

فهیمه/۲۴/قم شنبه 17 مرداد 1388 ساعت 15:14

سلام:*

چند سال پیش با خواهرم داشتم می رفتم باشگاه که یه پسره پشت سر ما میومد که لکنت زبون داشت و می گفت:

دووووووووون دودِله دی دَلِتو...
ترجمه{ جوووووون خوشکله جیگرتو}

من جواب متلک ها رو نمی دم ولی خواهرم بهش گفت برو گم شو نکبت مرض داری؟

اونم گفت نه آدال دارم !
ترجمه{ نه آزار دارم }

اینم شانس من از متلک شنیدن

وفا ۲۰ ارومیه دوشنبه 19 مرداد 1388 ساعت 00:51

آقا من و دوستم یه بار سر ظهر داشتیم از تو یه کووچه میرفتیم پشت سرمونم ۲تا پسر اسگوووله تازه به دوران بلوغ رسیده بودن بعد من یهوو دیدم پسره دستشو انداخته دوور گردن من من اول فک کردم دوستمه بعد که به پشت سرم نیگا کردم ابتدا از روی ترس یه جیغ کوچولو زدم بعدشم الان ندوو کی بدو حیوونکی دوستمم همونجوری وایساده بود داش فحششون میداد منم باسرعت۲۰۰کیلومتر درساعت درحال فراریدن بوودم هههههههههههههههه

رویا۩۞۩.*•.آتیش پاره.•*.۩۞۩.۱۸.قم شنبه 24 مرداد 1388 ساعت 19:34

انقد متلک به آدم می گن یادمون نمی مونه

مخصوصا اگه با آبجیم باشم شلوار یارو رو در میاره

رضا جونم بم می گه کچل مو فرفری خوشم میاد

مریم/۲۰/تهران یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 16:01

ما یه روز تو خیابون در حال قدم زدن بودیم که چشمون خورد به یه پسره.
یه نگاه مختصر بهش کردیم .
اینم هی پشت ما میگفت .
مای بی بی
مای بی بی .
حالا نمیدونم منظورش این بود که من بی بیشم .
یا خودش مای بی بی لازم بود .
یا من جامو خیس کرده بودیم .

نینا /22/قم یکشنبه 25 مرداد 1388 ساعت 18:03

یه روز من دوستم دیرمون بود داشتیم دون دون میرفتم دانشگاه یه آقا پسر با بی دبی برگشت بهم گفت ببخشید خانم شما تازه دماغتونو ختنه کردین:((((((
شما خودت چی به دخترا متلک میگی؟

دخترا به من متلک میگن

بهنازی سه‌شنبه 27 مرداد 1388 ساعت 09:01

روبروی مغازه ام منتظر تاکسی بودم با مانتوی سفید و شلوار لی روشن که یهو یه موتوری با خانومش پشتشو بچه بغل خانومش تا که به من رسیدند موتوریه گفت خانوم دکتر زن آرشم می شی ؟

پریا ازتهران یکشنبه 8 شهریور 1388 ساعت 20:36

باسلام قشنگ ترین وبا کلاس ترین متلکی که شنیدم این بود که یه روزداشتم ازخیابون رد میشدم یک پسرپشت فرمان اتومبیلش بود ویکدفعه پیاده شد گفت شماره میدی ؟ جوابشو ندادم . گفت خب بیا این گوشی روبگیرخودم بهت زنگ میزنم .

فرزانه ** ۱۹**ارومیه سه‌شنبه 10 شهریور 1388 ساعت 01:32

داشتیم با یکی از دوستام میرفتیم جلوتر از ما یه دختره داشت میرفت یه گله پسره م اون ور واساده بودن.. یهووو یکیشون برگشت گفت ممممممممممم..ممممممممجیدددد خراطهااااااااا!!

حالا نمیدونم قیافه ی من ضایع بود یا دوستم.. یا اون دختره...!

منصور اگه بفهمم به من گفته همین فردا میرم خودمو میکشم.. من شبیه مجید خراطها نیستم..

حامد/کرمان سه‌شنبه 10 شهریور 1388 ساعت 20:17

هه هه
یه دفعه با رفیقم تو خیابون میرفتیم من به جون خودم اهل متلک بار کردن نیستم
اما این دفعه یهو جو زده شدم
دو تا دختره از رو برو میومدن
من این تیکه( اهنگ تی ام بند) رو گفتم به دختره
رسیدن به ما من گفتم خانوم ببخشی چند کیلویی شما؟
دختره یه نگاهی کرد گفت خاک تو سرت من تو رو تو دانشگاه دیدم
(( این تیکه اخرشو با لهجه غلیظ کرمونی بخون ))
خلاصه کم آوردم این رفیقم هم کلی بهم خندید

الهه/۱۹/تهران پنج‌شنبه 12 شهریور 1388 ساعت 17:39

من قد بلند و هیکل تپلی دارم یه بار یه پسره بهم گفت قلک تا دم خونمون میخندیدم

:)))))))))))))))

مریم ۱۸ تهران چهارشنبه 18 شهریور 1388 ساعت 13:46

به دلیل وجود این همه جون در این محل از گفتن این متلک معزوریم . خواستی در گوشت می گم تازه اگه روم شد

ساناز ۲۱ تهران پنج‌شنبه 19 شهریور 1388 ساعت 03:05

من چند سال پیش زمانی که با دوستم از مدرسمون تو سعادت اباد میومدیم پایین به سمت خونه یه پسره به دوستم گفت اگه اون دماغو نداشتی عینکتو کجا میزاشتی ؟ دوستمم گفت میزاشتم رو کیر بابام که وقتی میکنه تو کسه ننت بهتر ببینه

اسکی۲۱تهران پنج‌شنبه 26 شهریور 1388 ساعت 12:21

سلام
من دندونام رو ارتدنسی کردم یه روز تو خیابون ولیعصر یه پسره بهم گفت خانم سیستم بستی به دندونت!!!!!!!!!!!!!

اریا/۱۷/شیراز سه‌شنبه 31 شهریور 1388 ساعت 11:09

سلام یه بار توخیابون روز بارونی داشتم با چتر قدم میزم از یه موضوعی خیلی ناراحت بودم اصلا حواسم به خودم نبود یه ربع ساعتی بود بارون بند اومده بود ولی من چترم رو سرم بود یه دختر اومد به من گفت بارون بدم خدمتتون

منم که خیلی زورم گرفته بودگفتم کم شده اگه داری یکم بده

منصور فکر نکنم خوب جوابشو دادم بهتره یه لینک درست کنی هرکی هر متلکی بلده توش بنویسه بقیه یاد بگیرن کم نیارن

فردا میان به جرم یاد دادن متلک به جوونا میگیرنم :)))))))))))

مریم 19 تهران چهارشنبه 1 مهر 1388 ساعت 15:51

منصور جان زمان متلک گویی تموم شده الان همه به جای اینکه یه متلک بهت بندازن یه انگشت می کنن ( فی اعماقت )

من نمی دنم اینا واقعا اینجوری ارضاء می شن !!!!!!!

اریا/۱۷/شیراز {<XعلیX>} پنج‌شنبه 2 مهر 1388 ساعت 02:43

همه که اینجوری نیستن<مریم 19 ته> جون
.
من خودم اگه بخوام با کسی دوست بشم مستقیم بهش پیشناد میکنم یا می پذیره یا نه
.
خیلیم منطقیه و راحت ترین راه
.
ولی اگه دختری بهم متلک بگه تا حالشو اساسی نگیرم اروم نمیشم

مریم.۱۹.تهران سه‌شنبه 7 مهر 1388 ساعت 14:34

نمی دونم تو قم اینجوریه :
اینجا هر کی هم که متلک می خواد بندازه انقدر بی تربیتیه که دوست داری بمیری
فکر کنم ۹۰٪ از متلک های مردای اینجا در مورد قیمتته
هر چی قدر دوست داری ۸۰ تومان خوبه ۹۰ خوبه ۱۰۰ خوبه حالا بیا با هم کنار میایم

نیما / 20/ ساکن تهران/بچه شمال دوشنبه 13 مهر 1388 ساعت 17:19

مریم خانم این جور متلک ها به خاطر بی غیرتی و بی شخصیتی اکثر مرد های تهرانیه
که همه چیز و تو س ک س میبینند واقعا جای تاسف داره

ارمیتا ابی / 18 / جهانشهر کرج چهارشنبه 6 آبان 1388 ساعت 12:42

متلک گفتن که کار اساسی دختر پسرها شده ولی من اصلا جواب متلکهایی که بهم می گن رو نمیدم مثلا یه پسره بهم گفت هنوز فصل هلو نشده بامزه ترین متلکی که شنیدم هندونه بیا قارچ کنم لباتو بیار ماچ کنم و شما چقدر شبیه دوست دختر اینده من هستید .

سارا 29 تهران چهارشنبه 13 آبان 1388 ساعت 16:13

یه بار با دو تا از دوستام حسابی تیپ زده بودیم و به خیال خودمون هیشکی رو تحویل نمی گیریم . 2 تا پسره افتاده بودن دنبالمون و هیچی نمی گفتن تا رسیدیم به یه جوی بوگندو.
یکی از پسرها برگشت به اون یکی گفت رفیق فکر می کنی کدوم یکی از اینها چسیدن ؟

سعید . ۲۴ . تهران سه‌شنبه 19 آبان 1388 ساعت 16:31

مریم خانم حتما خودتو مثل این جنده ها درست می کنی که همچین حرفاییو بهت می زنن .
منصور بعضی از این دختر تهرانیارو ادم نگا می کنه تحریک می شه از بس بد لباس می پوشن .
منصور منو یادته پارسال می اومدم اینجا . وبلاگت تغییری نکرده هنوز ولی هنوز خیلی خوبه

این چه طرز حرف زدن با مریمه؟ هاااااااااااااااااا؟

پس خارجی ها که کون لخت میان بیرون چرا کسی نگاشون نمیکنه؟

مارال*۱۸*تهران جمعه 29 آبان 1388 ساعت 23:03

متلکا که جالب نیستن
همش میگن جون
جیگر

سیمیا / 20 / اهواز سه‌شنبه 3 آذر 1388 ساعت 16:47

چه باحال!!!!!!!!!!

اون بالا خانم ها چه گردو خاکی کردن. پس منم میگم.

داشتیم تو کیان پارس(محله کاخ نشینای اهواز ) قدم می زدیم که پاشنه کفش دوستم شکست.

جاتون خالی کبود شده بودیم... پسرا هم کر کر خنده

با همون وضع تا به تا داشتیم دنبال کفاش می گشتیم که 3 تا از پسرا افتادن دنبالمون.

دوست من مانتویی و آپ تو فشن به قول بچه های کلاس و من چادری و با یه دنیا متانت

پسره به دوستم گفت: چی شده با چادریا می پری جدیدا؟ امام زمان رسید به کعبه؟ می دونستی یکی از علائم ظهور شکستن طاق کسری های زیر کفش زناست؟؟ باور نداری از دوستت بپرس.

اول نذاشتم دوستم زبون به زبونشون شه... دیگه شورشو درآوردن

آخرش یکیشون گفت: آی دختر خانم! با توام چادر نشین عفاف... من زن چشم و گوش بسته می خوام... زنم میشی؟

برگشتم به ش یه جواب دندون خورد کن بدم که دیدم...

پسر عمه م بود و نامزدم

باورتون میشه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

الآن دو ماهی میشه که باهاش غهرم می خوام با اون همه غرورش درستش کنم... آدمش کنم و بذارم یه چند ماه دیگه ای التماس کنه

همه مردا سر و ته یه کرباسن، مگه نه دخترا؟

سارا ۲۹ تهران شنبه 14 آذر 1388 ساعت 15:59

سیمیای عزیز
من به جای تو بودم کاملا قیدش رو می زدم. این جور آدم ها درست نمی شن . اگه به این جور چیزها حساس هستی بی خیالش شو. حتی اگه زنش بشی این مسئله مثل یک کابوس تو زندگیت دنبالت می کنه و همیشه فکر می کنی شوهرت در حال متلک انداختن و چشم چرونی هستش .

سحر/20/شیراز یکشنبه 29 آذر 1388 ساعت 18:10

این روزا که اگه بیرون بری و متلک نشنوی یا نپرونی که اصلا حال نمیده.

یکیش که خاطرم هست براتون میگم.

یه روز با دختر خالم تو یه مرکز خرید راه میفتیم. یه پسره جلو یکی از مغازه ها واستاده بود و تیریپ متلک برداشته بود و من هم میدونستیم الان یه چیزی میگه یه نگاهی بهش کردم که حساب کار بیاد دستش. بهش که رسیدیم دراومد گفت
رو من اصلا حساب نکنید من نامزد دارم...
دیگه جایی برا جواب دادن نذاشت و فقط کلی خندیدیم و بهش گفتم خیلی باحالی.خودش و دوستاشم کلی خندیدن.

ایشاا... اگه بازم یادم اومد براتون مینویسم.

ای ول :)))))))

سحر خفن/20/شیراز دوشنبه 30 آذر 1388 ساعت 23:29

سلام مجدد. من همون سحر/20/شیرازم
امروز یکی از دوستام گفت خیلی خفنی منم که بی جنبه تصمیم به تغییر نام گرفتم.

امروز یه متلک از خودم ساختم و به چند نفر هم پروندم. خودم که از این نبوغم کیف کردم.
این متلک فقط مختص امروز بود و استفاده در زمان های دیگر مجاز نمیباشد.
آخه امروز آخرین روز پاییز بود.

متلک بنده این بود: (جوجه هاتو شمردی؟ فقط همین امروز وقت داریا! عجله کن.)

که البته پسر خالم نامردی نکردو وقتی اینو بهش گفتم اشاره کرد به منو گفت 255! تموم شد. آخریش خودت بودی که شمردم.

یلداتون مبارک.

سارا 29 تهران دوشنبه 7 دی 1388 ساعت 16:42

جناب منصور خان و آقایون محترمی که این سایت رو می خونید
به نظر شما منظور پسرهایی که به خانم های حلقه دار و متاهل متلک می گن چیه ؟ مریضن ؟ خوششون میاد یکی به زن خودشون متلک بگه ؟ چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/لطفا نگید که اونها مریضن . اگه اینطوری باشه که ایران دیوونه خونه است و مریض خونه ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/

نه آخه قضیه اینه که جدیدا دخترا یه حلقه دستشون میکنن که بگن ما متاهل هستیم! پسرا هم این کلک ها رو فهمیدن!

مرجان ۱۹ قلعه تل پنج‌شنبه 17 دی 1388 ساعت 03:59

سر کلاس نشسته بودیم صحبت سر عشق و عاشقی بود استاد گفت زنا هر چی باشن شیرینن پسرا شروع کردن به اعتراض که ما زن نمی گیریم و مگه به زور و از این حرفا دخترا هم سکوت اختیار کرده بودن من دیدم داره به شاْن دخترا توهین می شه گفتم استاد حالا کی دخترش و می ده دس اینا که اینا نمی خوان ؟ یه پسری گفت با من ازدواج می کنی ؟ کلاس از خنده منفجر شد کلاس بعدی صحبت سر گنج بود و همین آقا پسر می گفت که من گنج دارم استاد می خوای بیارم ببینی استاد گفت نه پرسی که استاد پرا رو گنجا مار هست خلاصه صحبت مار و گنج می کرد بعدش پشیمون شد گفت نه استاد من اصلاْ از گنج خبر ندارم من به تلافی اون حرفش گفتم استاد فک کنم این آقا همون مار روی گنجه بعد از کلاس تو حیاط گفت ۱ هی چ به نفع تو ولی بعد از اون دیگه نتونست کاری کنه

مرسده تهران ۲۹ یکشنبه 20 دی 1388 ساعت 10:52

من یه دوست تپل داشتم یه بار با هم تو خیابون راه میرفتیم یه پسره از کنارمون رد شد به دوستم گفت شام امشبو که بخوری ترکیدیا!
البته من به روی خودم نیاوردم ولی اون حسابی بهش بر خورد . البته الان دیگه لاغره (رژیم گرفته)
تازه دماغمو عمل کرده بودم چسب روش بود پسره از کنارم رد شد گفت از این عمل های ۲۰۰ هزارتومنیه!!! انقدر بهم برخورد آخه کلی خرج کرده بودم خوبم شده بودا ولی میخواست لجمو در آره البته من هم اصلا بهش نگاه نکردم. اونم دوباره گفت من اینجام این ورم!

زهرا ۱۸ خرم آباد چهارشنبه 23 دی 1388 ساعت 15:31

یه روز منو دوتا از دوستام به قول معروف خوش تیپ کرده بودیم داشتیم راه میرفتیم که یه پسره که با دوستاش بود گفت بچه ببینید این سه تا مثل اینکه دوقلوان
راستی من خودمم اهل متلک گفتنم یه روز یه دفه جلوی یه پسره دراومدم و اون شعر سیاوشو براش خوندم اگه تو بری ز پیشم من همون قناری میشم...
متلک بامزه زیاده یادم اومد بازم میگم

آذین /۱۷/خوزستان یکشنبه 27 دی 1388 ساعت 09:22

من بابام خیلی متلک می ندازه ولی من مال این جور کارا نیستم
بابا مامانم خیلی زیا دی باحالن بیشتر با جوونا میپلکن !؟. مامان بابا ی توهم اینجوری هستن؟

این که خیلی عالیه. بابا مامان منم تا حدودی باحال هستن

مهسا-سنندج دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 11:55

یه شب با دوستام خیابون بودیم یه چندتا پسر رد شدند یکیشون گفت: خانم میشی عروس مامانم؟
البته به کردی گفت و اگه به کردی بگی وزن داره و مثل شعر میمونه،خلاصه من که کلی خندیدم!

بردیا 20 یزد دوشنبه 12 بهمن 1388 ساعت 15:21

یه با داشتم می دویدم یه خانوم به من گفت نیفتی
می دونم خیلی باحال نبود ولی چیزی هست که شده.

:))))))))))))))))))))))))))))

مژده ღ 17.5 ღ اصفهان پنج‌شنبه 15 بهمن 1388 ساعت 21:32

امروز از خیابون رد میشدیم به دوستم یه چیزی گفتم
دو تا پسره پشت سرمون بودن
یکیشون گفت عجب صدایییییییییییییییی !
برگشتم یه نگاه کوچولو انداختم ببینم چجوریاس
گفت: تو رو نگفتم ٬منظورم صدای ماشین بود
گفتم: تو رو نگاه نکردم ٬ نگاهم به ماشینه بود

[ بدون نام ] دوشنبه 19 بهمن 1388 ساعت 03:42

تیکه فقط....
۱..خانم دماغتون رو ختنه کردین..
۲..هه اینو..دماغشو تازه خریده برچسبشو هنوز نکنده..(باید به دوست بقلیتون بگین که اون بشنوه..)
۳..خانم از این عملهای ۲۰۰ تومنیه..(اینو گمونم بالا یکی گفته بود..)
۴..متسقیم از کدوم طرفه..
یک قدیمیتر..
۵.اینروزها همه شماره بهمو میدن..شما چطور..
...
این تیکه رو از وقتی اومدم قم زیاد شنیدم..هه هه
مگه اینجا لاس وگاسه که اینجور راه میری..(چون من خیلی آروم راه میرم این تیکه رو زیاد میشنوم..)..(توی صفئیه قم که خیلی میگن..هه هه)..
....
ضایع ترین چیزی که از یه دخی شنیدم..
وقتی که بهش شماره دادم..عین ندید بدیا گفت *مرسی*..
کلی خندم گرفته بود..هه هه هه

مریم 28 کرمانشاه دوشنبه 26 بهمن 1388 ساعت 10:54

سلام برای من یه چیزی خیلی عجیبه اونم این که من نه تیپم ضایعه نه اهل هر هر و کر کر توخیابونم چرا باید متلک بشنوم من متلک زیادشنیدم هیچکدومم جالب نبوده ولی چیزی که بیشتر از همه شنیدنم این بوده (خوش به حال هر کی یه شب تورو داره ) یا میگن خوش به حال شوهرت یه مدت هم میگفتن هرکی تو رو داره یه دونگ از آسمون نداره همچین قیافه ای هم ندارم بد حجابم نیستم ولی باور نین این متلکارو زیاد میشنوم

صادق..قم مزخرف(کرج سابق)..۱۹/۵ چهارشنبه 28 بهمن 1388 ساعت 03:38

مریم عزیز ۲۸ از کرمانشاه..
این از ۲ حالت خارج نیست..
۱-- فرهنگ مردم و شهرتون پائینه..
۲--افراد عقده ای زیاد هستن و کمبود رابطه جنسی دارن..
....
بنده قصده جسارت خدائی نکرده ندارم..اما از این حرفای شما اینارو میشه فهمید..
درکتون میکنم و فقط باید نه جواب بدین..نه خنده..چون فکر میکنن که خبره ای و بدتر بی جنبه بازیو...
در کل بایدبا شراسط یجور کنار اومد..
.........
موفق باشین..

مریم 28 کرمانشاه چهارشنبه 28 بهمن 1388 ساعت 17:47

سلام به همگی واقعا ازت ممنونم آقا صادق خب آخه من یه هفته تهران بودم بازم یکی دو مورد اینجوری داشتم من با گزینه فرهنگ مردم موافقم ولی با گزینه دوم نه چون مردم ما به هیچی قانع نیستن اگه دنیا رو هم داشته باشن باز میگن کمه کلا سیری ناپذیرن ممنون از اهنماییت من اصلا گوش نمیدم چه برسه به اینکه جواب بدم

وحید/تاکستان/۱۹ پنج‌شنبه 6 اسفند 1388 ساعت 00:07

یه سری دوس دخترم بهم زنگید گفت امروز ۲تا پسره مزاحمم شدن منم گفتم خوووووب حالا چی گفتن؟؟(اون موقع تازه ماه رمضون تموم شده بود ۱روز اینا)گفت پسره به اون یکی گفت ماه رمضون تموم شده بخورمش....منم الکلی گفتم د اگه اونجا بودم که پسره رو جر میدادم.....عیب نداره بچن دیگه بذار خوش باشن...
فدا بای:*

این الکی گفتنت خیلی باحال تر از متلکه بووووود :)))))))))

عسل اصفهان چهارشنبه 19 اسفند 1388 ساعت 15:50

سلام من چیکار کنم از دست این پسرای مزخرف اخه این پسرا چقدر هیزن چیکار به چشای مردم داری نمی دونم چطوری تو شب رنگ چشمه ادما تشخیص می دن اینم متلکه. قربون چشای عسلیت یا چه چشای قشنگی دیوونم کردند ..............................

پسرا خالی زیاد میبندن! بعضی وقتا هم خالی بندی هاشون میگیره! شما جدی نگیر

هما ۱۴ تهران جمعه 20 فروردین 1389 ساعت 18:00

اول های تابستون بود من یه مانتو تنگ داشتم که موقع راه رفتن خیلی از پشت بد می شد پسره برگشت گفت از پشت که خیلی قشنگه برگرد ببینم جلوت چطوره؟

صادق .گچساران سه‌شنبه 14 اردیبهشت 1389 ساعت 15:43

چند روز پیش سر ایستگاه بودم خواستم یه متلک بندازم به دختره ، یهو دختره گفت خفه شو من که اعصبام خورد شد گفتم ، نترس خفه نمی شم شنا بلدم

محدثه 14 تهران شنبه 1 خرداد 1389 ساعت 18:54

وبلاگ باحالی بود .

please

چند تا متلک بنویسید دخترا یاد بگیرن ضایع نشن

thanks

احسان-۱۹-تهران سه‌شنبه 18 خرداد 1389 ساعت 13:54

خانم عسل از اصفهان قربون چشات جون
عقده ای فکر کنم خیلی زشت باشی که اومدی اینجا اینو مینویسی
پسرا شبا تنها چیزیو که نگاه نمی کنن چشای دختراس
اه اه حالم بهم خورد